می
بینی نفسک چقدر اختلاف است؛
من به دنبال راهی ام برای ماندن، و تو به دنبال راهی برای بهتر ماندن،
تو به دنبال راهی برای بالاتر رفتن و من به دنبال راهی برای رفتن،
من از هر چه که می گویند متنفرم و تو به دنبال گفته هایی برای آشنا شدن،
تو اندیشه های بزرگ در سر می پروری و من به اندیشه های کوتاه دل خوش کرده ام،
من دارم کم کم کور می شوم به اطرافم و تو هر لحظه بیناتر،
تو به راحتی از کنار انسانها می گذری ولی من اگر لحظه ای کنارشان بمانم پابندشان می
شوم،
من همین یک چاره را هم ندارم و تو بین چاره ها به دنبال بهترینی ….

_______
نفسک، ماندن بهتر است یا رفتن؟
ماندن، بودن با نفسک، ماندن با دیگران؟
رفتن، نبودن، گذاشتن همه ی آنچه که بوده؟

رها کن؛ رها کن.

اشتراک/نشانه


۳ دیدگاه برای ماندن یا نبودن

  1. كاظم می‌گه:

    گاز بده برو که بنزین قراره گرون بشه…!!

  2. فرهاد می‌گه:

    سلام
    امیدواری الکی نباید داد! تصمیم با توست! از نفسک هم هیچی نمی فهمم!!!
    یا حق

  3. نگارنده می‌گه:

    شهید اهل قلم، سید مرتضی آوینی:
    جاذبه ی خاک به ماندن می خواند و آن عهد باطنی، به رفتن…
    عقل، به ماندن می خواند و عشق، به رفتن…
    و این هر دو را خدا آفریده است تا وجود انسان، در آوارگی و حیرت میان عشق و عقل معنا شود

پاسخ دهید