– کی از خونه اومدی بیرون؟
به گوشیم نگاه می کنم، ساعت پیامکی رو که از دم خونه اومدم  بیرون زدم رو نگاه می کنم و می گم …
– کی رسیدی سر کار؟
می رم توی event viewer که توی Administrative tools که توی Control Panel هست، ساعت روشن شدم سیستم ام رو نگاه می کنم و می گم …
– آخرین بار کی ایمیلت رو چک کردی؟
می رم انتهای صفحه‎ی جیمیل، نوشته:
Last account activity: 25 minutes ago
می گم …
– می گه دیروز آخرین بار کِی چک کردی؟
پایین همون نوشته:
Details
روش که کلیک می کنم نوشته:
Recent activity:
Browser * Iran (232.153.52.117) Oct 4 (14 hours ago)
می گم …
– کی با هم صحبت کردیم؟
می رم توی لیست تماس های گوشیم و به ساعتی تماسی که باهاش گرفتم نگاه می کنم و می گم …

 

و اینگونه بود که نیاز بشر به استفاده از حافظه‌اش و یادآوری زمان مسائل مختلف هر روز کمتر از دیروز … [داشتم چی می گفتم؟!]
_______
پ.ن: کاش به داده های نرم افزار ورود و خروج شرکت و دستگاه های کارت زنی مترو و سات (سامانه ی اتوبوس های تندرو اِ BRT(!)) و ساعت روشن و خاموش شدن ماشین در ECU (رایانه تعبیه شده در ماشین های انژکتوری که اطلاعات ماشین را نگه می دارد (Electronic Control Unit)) دسترسی داشتم!!

اشتراک/نشانه


۱ دیدگاه برای حافظه های سوخته

  1. نجوا می‌گه:

    حافظه های سوخته! چه اصطلاح خوبی…‏
    من که حالا زیاد با ساعت ها و تایم ها، انقدر دقیق کار نمیکنم، اما همین که شماره برادرم رو هم حفظ نمیکنم و به گوشی اطمینان میکنم، یا یه جمع و ضرب ساده رو هم ترجیح میدم از ماشین حساب گوشی کمک بگیرم برای انجامش، گاهی برام غم انگیز میشه

پاسخ دهید