فرض می کنیم من فردا قرار است بروم.

۱- با تو خداحافظی می کنم. تو هم به همچنین. می گویی در آینده ای نه چندان دور می بینمت. ولی من می دانم احتمال اینکه در آینده هم دیگر را ببینیم تقریباً صفر است. از هم دور می شویم. خداحافظ. خداحافظ.
۲- من با تو خداحافظی می کنم. تو هم به همچنین. می گویی می خواهی بیایی برای بدرقه. من هم می گویم باشد. البته ساعت حرکت را به تو نمی گویم، اگر تا فردا هم زنگ بزنی جوابت را نمی دهم؛ چون خداحافظی کرده ایم. می گویی انشاا… فردا می بینمت. خداحافظ. خداحافظ.
۳- من از اینکه تو را دیگر نمی بینم ناراحتم. اما تو انگار این چیزها را خیلی نمی فهمی. من می گویم خداحافظ و سرم را آرام بر می گردانم. می خواهم تو چشم هایم را که از اشک پر شده نبینی. ولی تو داد می زنی: به امید دیدار در آینده ی نزدیک، راستی سوغاتی یادت نرود ها. خداحافظ.
۴- من دوست دارم که خدا حافظی مان جدی باشد. می گویم می دانی که هر آشنایی را را پایانی است، و فکر می کنم الان وقت پایان آن است. تو این چیزها را خیلی قبول نداری ولی سعی می کنی استدلالی برای اشتباه بودن حرفم بیاوری. من می گویم از اینکه در این مدت با تو آشنا بودم بسیار خوشحال شدم. تو هاج و واج نگاهم می کنی، به خاطر این حرف های عجیبم. من نفس عمیقی می کشم و راه می افتم و می گویم خداحافظ. تو هم که هنوز کمی فکرت درگیر است نگاهم می کنی و می گویی خداحافظ.
۵- من به تو تلفن می زنم: راستی من فردا دارم می روم ها! حلال کن. تو هم می گویی اِ، زودتر می گفتی. من هم می گویم باید بروم چمدانم را ببندم. پس خداحافظ. تو هم که انگار غافلگیر شده ای کمی مِنّ و مِن می کنی و می گویی خداحافظ.
۶- من در ذهنم با تو خداحافظی می کنم و مثل یک نامرد تمام عیار حتی به تو خبر هم نمی دهم که دارم می روم. خداحافظ.
 

اشتراک/نشانه


۶ دیدگاه برای سناریو هایی برای خداحافظی

  1. نگارنده می‌گه:

    این نوشته‏تون خیلی قشنگ بود، عجیب به دل نشست.
    نمیدونم چرا، شاید چون خیلی برام ملموس بود!
    این بیت هم به یادم اومد که چون به نظرم به موضوع پست میومد، میارمش:
    “ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک … حق نگهدار، که من میروم،الله معک”
    حق نگهدار

  2. آدل هوگو می‌گه:

    سلام
    خیلی خیلی دلچسب بود و معنایی را به درون ذهنم برد و غرق در خاطره ای نزدیک….
    به نظر این حرفها بیخود از قلم بر نمی آید هم دلی میطلبد که روزی برای معشوقی تپیده باشد و هم فکری که روزگاری را برای فراموش کردن لحظه ای آدمی را اسیر خویش کرده.
    خیلی لذت بردم و می خواستم با تمام وجود تکرار کنم حرفها تو …
    اما
    حیف که دیرزمانیست که من چمدان هایم را بسته ام و او دیگر برای خداحافظی لحظه ای امانم نداد
    می خواهم رها شوم از خود و او
    اوئی که دیگر برایم غریب است
    اما بیش از هر زمان دیگر تمام ایام مرا با قلم یاد ها و خاطره هایش رنگ میکند و گیسوانش هر یک بندی شده برای بستن دست و پای افکارم تا دیگر قوت دور شدن از یادش را لحظه ای به من ندهد
    نمی دانم چه می گویم
    نمی شناسمش
    حتی دیگر نمی فهمم که چه می گویم و چه باید گفت
    خسته ام از تکرارها تا دیگرا را خوش آید
    و نگاه ها که مواظبند
    و پندار ها که هر یک در گوشه خزیده اند و در عزلت تنهایی خویش اسرار دیگران هویدا میکنند تا شاید کمی از دردعایشان را با لبخندی گذران بگذرانند
    از خویش هم خسته ام که نه پای رفتن دارم و نه نای ایستادن
    دلم گرفته خدایا تو دلگشایبی کن
    من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن
    باز هم منتظز نوشته های زیبایت هستم تا شاید لبان ناگشوده ام زمانی رابرای گفتن بیابد
    نوشته هایت نیز چون خودت متفاوت دلنشین و زیبایند
    بسیار بسیار ارادتند دوست گرام خویشیم
    و خوشحال از آشنایی دیرین و همصحبتی حال
    به امید روز وصال

  3. ایروانی می‌گه:

    مطلبی بسیار زیبایی بود و لطیف … مطلبی که ساده باشد و لطیف , ارام ارام بر دل مینشیند . پایدار باشید .

  4. محدثه می‌گه:

    اقا من وبلاگ دارم وبسایت ندارم
    یعنی وبلاگم ارزش ثبت دومین و پول دادن نداره
    خیلی دوست دارم با چند تا آدم درست و حسابی مکاتبه داشته باشم حداقل فهم و شعورم بره بالاتر
    حیف که قابلش نیستم
    یک بار یک نظر دادم تو یک چنین سایتی مثل سایت شما
    یعنی نویسنده اش از این جوون ننرای تازه به دوران رسیده نبود . نه جوابی نه حرف و حدیثی
    هیچی
    و العان مطمینم که شما آدم حسابیا فقط و فقط خوداتون رو تحویل می گیرید و لا غیر
    قبول ندارید ؟
    بگذریم
    مطالب چنین وب هایی (مثل اینجا )به دلم می شینه
    خیلی بیشتر از وبلاگ خودم و امثالهم
    حداقل می شه توشون حرفی برای خوندن پیدا کرد
    ان شاءلله موفق باشید
    به قول درویش مصفی من او
    یا علی مددی

  5. Anonymous می‌گه:

    حرفات قشنگ بود ، به دلم نشست. آخه عزیزترین کس من هم با من به راحتی خداحافظی کرد

پاسخ دهید