U.S. Air Force 2nd Lt. Weston Kelsey (right) f...

Image via
Wikipedia

من خیلی ها را
می شناسم که همیشه سپرشون رو بالا نگه می دارن، انگار که همش آماده ی دفاع اند.
با هم فرق هم دارند، بعضی سپرهای رنگهای مختلفشون رو بالا می گیرن، بعضی سپرهای چند
ضلعی شون و بعضی هم سپرهای چوبی و آهنی شون رو.

مثلا دو تا خواهر رو
می شناسم که همیشه با سپرهای بالا نگه داشته به هم نزدیک می شن. هر کدوم دقیق
حرکات هم رو زیر نظر دارن تا اگه حریف کاری کرد سریع سرشون رو هم ببرن پایین. چند بار هم که
به هم نزدیک شدن خودم صدای خوردن سپرهاشون به هم رو شنیدم و بعد دوتایی شروع
کردن به فرار کردن از هم.

یکی از دوستام هم یه سپر دو گوش داره که
معمولا وقتی می رم سراغ حرفهای عجیت و غریب میاردش بالا. سپر همچین پت و پهنی
هم داره.
دیشب حرفمون بالا گرفته بود. من تقریبا سپر نداشتم یعنی همون
شمشیر کوچیکم که گاهی باهاش ضربه های کوچیکتر می زدم سپر ضربه های عجیب و غریب
و یهویی اون هم بود.
تا اینکه؛
سپرش را کم کم آورد پایین،
من هم
کم کم نیزه ام رو فرو کردم توی مغزش!

لبخند روی لباش نشسته بود.
من هم.

Reblog this post [with Zemanta]

اشتراک/نشانه


۲ دیدگاه برای سپر بازی

  1. نجوا می‌گه:

    چه زرنگ، بی سپر بردینش؟ خب به ما هم یاد بدین 😀 راستش ما سپرمون شکسته، افتاده کنج خونه، بعد هی همین جور از هر طرف نواخته میشیم، شدیم زخمی و زیلی، کسی هم دلش نمیسوزه انگار (; شما راهی نداری؟

  2. آدل هوگو می‌گه:

    سلام
    واییییییییییی
    این روزها این چیزا رو ننویس
    میگم شاید آقا سلطان شما کشتید؟؟؟؟
    نه!!!

پاسخ دهید